زندگی زناشویی، سرد مثل زندگی در قطب!
دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان
عاشقانه های دل برای بهترین معشوق دنیا

زندگی زناشویی، سرد مثل زندگی در قطب!

 

جدایی تنها به معنای حک شدن مهر طلاق در شناسنامه زن و شوهر نیست.گاهی دو نفر سال‌ها زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما در حقیقت از یکدیگر جدا می باشند. این اتفاق که این روزها کم نیست، آسیب‌های بسیاری را برائ زن و شوهر و فرزندان آنها به همراه خواهد داشت.

 

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از جام جم آنلاین: ما در این گزارش سعی کردیم از طلاق خاموش بگوییم. یک اخطار کوچک برائ شما که میخواهید عشق در زندگیتان جریان داشته باشد. حیف است طعم خوش دوستت دارمها فراموشمان شود.

جدایی عاطفی چیست؟

وقتی دختر و پسری ازدواج میکنند، فرضشان بر این است که مرگ یکی از آنها، تنها سبب جداییشان خواهد بود. با هم می باشند تا آخر عمر و به اصطلاح به پای هم پیر میشوند. نگران این می باشند که نکند نتوانند با هم سازگار شوند و مجبور شوند طلاق بگیرند. در نظر بیشتر مردم ازدواج دو نتیجه دارد:

 

۱ باهم زندگی میکنند و خوشبخت میشوند

 

۲ با هم سازگار نیستند و جدا میشوند.

 

اما شکل سومی هم وجود دارد که چون در جایی ثبت نمیشود و سر و صدایی به پا نمیکند، از نظرها پنهان میماند:

 

۳ از هم جدا میشوند اما باهم زندگی میکنند.

 

گاهی به زنان و مردانی بر میخوریم که مدت هاست نسبت به یکدیگر مهر، دوستی و علاقه ندارند و حتی گاهی زمینه روابط آنها را خشم و نفرت تشکیل میدهد، اما به زندگی مشترک خود ادامه میدهند.

 

آنها دلایلی برائ این کار خود دارند که از آن جمله میتوان به نبودن شرایط بهتر، وجود بچه‏ها و نگرانی از بابت واکنش خانوادهها، مشکلات اقتصادی، ترس از آینده و اشاره کرد.

 

زمانی یک ازدواج در شرایط سفید و بیخطر است که طرفین بتوانند در آن تمام نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را تامین کنند.

 

هرگاه ازدواج از ارضا کردن یکی از جنبهها ناتوان باشد، محکوم به شکست خواهد بود حتی اگر از هم به صورت رسمی جدا نشوند.

 

اگر زن و شوهر نتوانند شریک خوبی برائ برطرف کردن نیازهای جنسی هم باشند، اگر نتوانند هم صحبت تنهاییهای هم شوند، اگر مقابل رشد اجتماعی هم بایستند و اگر هر کدام از اینها میتواند زندگی را گورستان عشق کند.

 

در طلاق عاطفی دو نفر جسمشان کنار هم خواهد بود اما روز به روز از هم دورتر میشوند. این اتفاق ممکن است یکطرفه یا دو طرفه باشد و در اغلب موارد به مرور زمان رخ میدهد.

 

جذابیت، کشش، علاقه و عاطفه مثبتی که نسبت به هم داشتهاند در بین آنها رنگ باخته است. به عبارتی حساسیتها، کنجکاویها و نگرانیهایی که آنها نسبت به هم نشان میدادند فروکش میکند و سبب ایجاد کرختی در بین آنها میشود.

 

اما این مشکل هم مانند هر مشکل دیگری راه حل هایی دارد که با هم مرور میکنیم.

 

نه گامی عقبتر نه گامی جلوتر، کنار هم باشیم

 

اگر مانند روزهای نامزدی موقع دیدن همسرتان، رنگ به رنگ نمی شوید یا چون مکالمات تلفنی که تا نیمه شب طول میکشید، ساعتها از آرزوها و رویاهایتان برائ هم نمیگویید، جای نگرانی نیست.

 

طبیعی است که هر کدام از شما به علایق و خواستههای خود فکر کنید اما این طبیعی نیست که همسرتان را از دنیای خود آگاه نکنید. انسانها در طول زمان تغییر میکنند اگر از تغییرات هم با خبر نشوند، نمیتوانند کنار یکدیگر بمانند. ازدواج مانند رسیدن دو خط به یکدیگر است و نقطه تلاقی دو خط، آغاز مسیر باهم بودن میشود.

 

اگر دو خط بعد از تلاقی مماس هم حرکت کنند یا لا اقل به صورت موازی و در کنار هم به مسیر ادامه دهند، مشکلی پیش نمیآید اما کار از آنجا خراب میشود که بعد از تلاقی دو خط، هر دو از نقطه مشترکشان بگذرند و به سمت و سویی بروند. هرچه بیشتر حرکت میکنند، از هم دورتر میشوند.

 

برای انتخاب همسر، با هم گفت وگو میکنید و تقریبا میدانید هر کدام تان کجای جهان ایستاده اید اما بعد از این که وارد زندگی مشترک میشوید، یادتان میرود از بسیار چیزها با هم حرف بزنید. کل صحبت هایتان حول خانه، خرید، بچه ها، مهمانی و مسائلی از این قبیل خواهد بود و هیچ تلاشی هم برائ همراهی هم نمی کنید.

 

هر کدام مشغول زندگی خویش میباشید. سال ها میگذرد و یکی از همسران تا مدرک دکترا پیش میرود و آن یکی هنوز دیپلم دارد البته این به خودی خود مشکل ساز نیست اما زمانی مشکل ساز است که آن همسری که دیپلم باقی مانده، سطح اطلاعات و دانش خود را بالا نبرده باشد.

 

در حرف زدن، لباس پوشیدن و اظهار نظر کردن همان آدم ده سال پیش باقی مانده اما همسرش دنیایی تغییر کرده است. این دو حتی نمی توانند با دوستان خانوادگی مشترک در رفت و آمد باشند چون خواسته هرکدام از آنها از ارتباط متفاوت است.

 

گاهی این تفاوت در تربیت بچه ها هم بسیار آزاردهنده میشود. البته منظور ما این نیست که زن و شوهر باید مانند کپی و رو نوشت هم باشند یا هر کاری یکی از آنها انجام داد،آن یکی هم انجام دهد بلکه میخواهیم بگوییم، یکدیگر را در رویاها و انتظارات خود شریک کنید.

 

بگذارید اگر قرار است به سمت و سویی بروید، همسرتان هم با خبر باشد از او کمک بگیرید و گام هایتان را به کمک هم بر دارید. آن وقت اگر هر کدام تغییری کردید، به جایی رسیدید،رد پای حمایت همسرتان نمی گذارد او را فراموش کنید.

 

نگذارید تکراری شوید

 

چشمانش را باز میکند. باز روزی دیگر آغاز شد. با بی حوصلگی به سمت آشپزخانه میرود. یک غذای تکراری دیگر را انتخاب میکند و با دلسردی مشغول پخت و پز میشود. نگاهی به خانه میاندازد. خاک روی تمام وسایل خانه را گرفته اما فقط لوازم نیستند که زیر خاک فراموشی رفته اند. احساس میکند قلبش نیز غبارآلود شده. یاد روزهایی میافتد که همیشه خانه برق میزد. بوی غذایش در راهرو میپیچید.

 

وقتی به ساعت برگشت همسرش به خانه نزدیک میشد، با اشتیاق چند بار جلوی آینه میرفت و خودش را برانداز میکرد. چقدر برائش مهم بود که در نگاه همسرش رضایت و تحسین را ببیند. به دنبال ذرهای از اشتیاق آن روزها میگردد اما انگار بی فایده است.

 

نمی داند از چه زمانی جای صدای خنده شان را روزنامه هایی پر کرد که در دستان همسرش بود و کنترل تلویزیون که در دستان او. نمی داند چه زمانی زندگی شان را خاک فراموشی گرفت.

 

رابطه دو نفره زناشویی نمی تواند خود به خود در طول زمان به همان اشتیاق و گرمای روزهای اول باقی بماند. یکنواخت شدن زندگی پس از ازدواج امری طبیعی است، اما ادامه دار شدن آن میتواند آسیب جدی به زندگی مشترک برساند.

 

ارزشمندترین چیزهایی که ما روزی برائ به دست آوردنش بسیار تلاش کردیم، بعد از مدتی برائمان عادی میشود. این موضوع در مورد اشخاص دور و برمان هم صدق میکند. چند وقت است که به صورت مادرتان با دقت نگاه نکردید؟ آخرین باری که به پدرتان گفتید که برائ تان چون تکیه گاهی ارزشمند است، کی بود؟ ما به بودن عزیزانمان آنقدر عادت میکنیم که فراموش مان میشود، آنها هم می باشند.

 

شاید در روابطی مثل خواهر و برادری و دوستی این عادت کردن مشکل خاصی ایجاد نکند اما رابطه زن و شوهری به گونهای است که اگر هر سال، هر ماه، هر هفته و شاید هر روز با هم عقد نکنید، حلقه ازدواج در دستانتان یک تشریفات بی پشتوانه خواهد بود. رابطه زن و شوهری مانند گلدان یاس است که باید هر روز آبیاری شود تا بوی گل هایش مستتان کند.

 

برای تکراری نشدن رابطه باید هر دو نفر تلاش کنند اما اگر دیدید که زندگیتان یکنواخت شده و قلب تان چون قبل برائ همسرتان نمی تپد، خودتان دست به کار شوید. شاید نوشتن یک نامه، خرید یک دسته گل، یک قرار شام دو نفره، تغییر در ظاهر و رسیدگی به سر و لباس و هر کار دیگری که به ذهن خودتان میرسد، بتواند دوباره شما را به هم نزدیک تر کند.

 

زندگی زناشویی

 

زن و مردی که باهم پیمان زناشویی میبندند، قرار است تمام نیازهای یکدیگر را به بهترین شکل برطرف کنند. شما قرار است تنها شریک جنسی همسرتان باشید و او هم همین طور. اگر برائ این رابطه برنامه مشخصی نداشته باشید، تکراری و از روی اجبار عمل کنید، بسیار زود از کیفیت و کمیت آن کم خواهد شد و این موضوع خود سببی برائ دور شدن شما از هم میشود.

 

حرفهایی مثل نمی خواهم همسرم مرا برائ این رابطه بخواهد یا دوست داشتن ما والاتر از این رابطه است، تنها خودتان را گول میزند. در دنیای پرجاذبه امروز، زن و مردی میتوانند همسر خوبی باشند که بهترین شریک جنسی ممکن برائ همسرشان شوند.

 

به رابطه زناشویی، نگاه صرفا جنسی نداشته باشید. این رابطه، زمان مناسبی است برائ بده بستان های عاطفی. بگذارید در هر شرایطی که میباشید، اتاق دونفره تان، یک فضای آرام و رمانتیک باشد برائ ساختن بهترین لحظات.

 

اگر شما رابطه جنسیتان را در اوج نگه دارید، زندگی تان ضدضربه میشود. بسیاری از نارضایتی هایی که با عناوین دیگر مطرح میگردد در اصل به سبب همین بی توجهی به رفع نیاز جنسی همسر است. کمی اطلاعات خود را بالا ببرید و در مورد فیزیک و نیازهای جنس مخالف مطالعه کنید. بهتر است وقت بگذارید و با همسرتان برائ این رابطه برنامه ریزی کنید.

 

دنیای کلمات و خط قرمزهایش

 

تو آنقدر بی مسئولیتی که نمی دانم چرا با تو ازدواج کردم؟ در آینه به خودت نگاه کرده ای؟ چرا مثل زن های امروزی نیستی؟ همان بهتر که صبح زود از خانه بروی و دیر وقت برگردی، حضور تو فقط کار مرا بسیارتر میکند. نه اشتباه نکنید اینها جملات یک نمایشنامه کمدی نیست بلکه مکالماتی است که در بسیار از خانواده ها، عادی شده است.

 

برخی همسران وقتی مدتی از ازدواجشان میگذرد و با هم خودمانی میشوند، فکر میکنند هرچیزی که به ذهنشان رسید را به هر نحوی که بخواهند باید ابراز کنند. اما از این موضوع غافلند که حرفهای بسیار ساده که گاهی در وسط دعوا و بدون منظور بیان میشود، میتواند قلب طرف مقابل را جریحهدار کند و اثر آن برائ همیشه بماند. بسیاری از سرد شدنها و دور شدن های زناشویی به این سبب است که دو نفر نمیدانند هر حرف آنها میتواند چه تاثیری بر زندگیشان داشته باشد.

 

کلماتی چون دوستت دارم، عزیزم، تو زیباترینی مرد رویاهای منی مثل شارژر زندگی عمل میکنند اما توهین، ناسزا و کلمات نامناسب مانند بمبی تمام داشته های عاطفی زن و شوهر را دود کرده و بین شان فاصله میاندازد.

 

روابط خارج از خانه، یک تهدید جدی

 

یک جمله معروف است که میگوید: هرچه روابط خارج از خانه با جنس مخالف گرمتر شود، روابط داخل خانه سردتر میشود. روابط خارج از خانه با جنس مخالف یعنی چه؟ یعنی همان ارتباط ساده با همکارتان که ممکن است به نظر شما بسیار عادی بیاید و مدعی باشید بسیار پاک و دوستانه است اما به مرور صمیمیت ایجاد شده، ناخودآگاه در صمیمیت شما با همسرتان تاثیر خواهد گذاشت.

 

برخی به بهانه روشنفکری و به روز بودن، میگویند روابط زن و مرد میتواند در اوج صمیمیت و نزدیکی، پاک بماند. به بهانههای مختلف ساعت ها با هم به صورت حضوری، تلفنی و اینترنتی در ارتباط می باشند و فراموش میکنند قصه زن و مرد، داستان آتش و پنبه است.

 

آمار و ارقام میگویند، بیشتر آنها که در دریا غرق میشوند، شناگران ماهر می باشند. کسانی که بیش از حد به خودشان و تواناییشان اعتماد دارند، وقتی تن به آب میزنند، فکر غرق شدن هم نمی کنند به همین سبب بی محابا جلو میروند و هر چه به آنها بگویی: بیشتر این جلو نرو، میگویند: حواسم هست! اما غافل از این که دریا هزاران بازی پنهان دارد. این موضوع شبیه روابط با جنس مخالف خارج از خانه است.

 

وقتی با جنس مخالفی در دانشگاه و محل کار یا حتی فامیل بیش از حد صمیمی میشوی، هراز گاهی که از داخلت چیزی به تو اخطار میدهد، میگویی حواسم هست! به خودت اطمینان داری و شاید خودت را گول میزنی که این رابطه فق

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, :: 16:22 ::  نويسنده : احسان

درباره وبلاگ

این وبلاگ برای کسیکه عاشقانه دوستدارش بودم وهستم هنوز!!!!وتمام وجودم ازآن اوشد راه اندازی شد. برای اوقاتیکه درکنارش نیستم ودلتنگش میشوم برایش مینویسم.ومیگویم که ان لحظات راکه درکنار ت نیستم ومحبتم رانثارت بنمایم بازهم دلتنگ توام ،قدم به دنیای مجازی بگذاروبدان که عاشقانه دلتنگ دیدارتو ام .بی بهانه بگویم نوشتن را دوست دارم بخاطر تو ای صدف زندگانی ام. اماافسوس ...که مرا شکست... من وباورهایم را... آنقدری که فکرمیکردم مرادوست دارد وبرایش ارزش دارم... نداشتم!!دوست داشتن من سبب گشت تا که....... اومرا به رایگان به غروری کاذب بفروشد... حرمتها شکسته شد ....وبی تردید برای شکستن حرمتها بدان شکل پشیمانی به همراه داشته است... حال آنچه که مانده است...یک دل شکسته ودنیایی غریب مانده است! دنیایی رنگین ازخاطراتیکه باهم داشتیم وارزوهاییکه دوست داشتم با هم به انهابرسیم ... شاید از احساسیکه من درقلب وتمام وجودم به او داشتم هیچگاه بحقیقت به یقین نرسید.شاید میگفت که دوست داشتن من را ازاعماق قلب به یقیین وباور رسیده است... اماگمان میکنم که .... فرزانه ام من به حال وهوای همان روزهای عاشقی اینجا می آیم وعاشقانه بازهم ازاحساسم مینویسم!!!!چون تمام دنیای احسانت بوده ای وهنوزهم آن اولینی !!!...این روزها وشبها وسال به سالی که برمن بگذشت با این باور که نبودنهایمان کنارهم باورشدنی نیست برمن بسیارسخت بگذشت... هنوزهم باورم نمیشود که چگونه رفتارشد با این دل احسانت...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان و آدرس ehsanofarzan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 123
بازدید هفته : 366
بازدید ماه : 360
بازدید کل : 234628
تعداد مطالب : 248
تعداد نظرات : 64
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد موزیک

وبسایت جامع یکتاتک